ماهنامه مشکات

ماهنامه فرهنگی مذهبی مشکات ، ماهنامه ای برای همه ی مساجد

ماهنامه مشکات

ماهنامه فرهنگی مذهبی مشکات ، ماهنامه ای برای همه ی مساجد

ماهنامه مشکات


طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

ماهنامه مشکات شماره 31

سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ب.ظ
به کوشش جمعی از بچه های مسجد صاحب الزمان(عج) رضی آباد پایین با کمک خداوند و لطف ائمه(ع) توانستیم شماره 31  منتشر کنیم. در این ویرایش علاوه بر فایل PDF ،فایلWord نیز قابل دانلود می باشد. 
ماهنامه را با نام مسجد چاپ کنید؛ شما می توانید فایل را ویرایش نموده و با نام مسجد خود به چاپ برسانید. 
در نهایت امیدوارم نسخه ای از این شماره به محضر امام عزیزمان ،حضرت حجت(عج) برسد و ایشان برایمان دعا کنند.
دانلود در ادامه مطلب ...

خاک ســـردی با خودش می آورد اما چرا
خاک تو آتش به جان شیعیان انداخته است
شاعر: محمد حسین ملکیان


کور واقعی
کور بودن که فقط به ندیدن آسمان و زمین و کوه و حیواناتی چون شتر نیست. کور واقعی کسی است که این‌ها را می‌بیند ولی به چگونگی خلقت و تدبیر و مدیریتشان نمی‌اندیشد. یعنی در یک‌کلام، هرچه مخلوقات را ببیند ولی رب متعالی که ربوبیت آن‌ها را به عهده گرفته نبیند، بازهم کور است؛ یک کور واقعی!
اما آدم کور را چگونه می‌توان بینا کرد؟ آیا انتظار کار خارق‌العاده‌ای می‌رود؟ نه! چون‌که اگر معجزه هم بر آن‌ها نازل شود، بازهم نمی‌بینند! پس پیامبر تنها می‌تواند یک کار کند: تذکر! او فقط تذکردهنده است و سیطره‌ای بر انسان‌ها ندارد که بخواهد به جبر مؤمنشان کند.
پس طبیعی است که همه ایمان نیاورند. مخصوصاً آن‌ها که کورند، کور واقعی! اما جای نگرانی نیست. هیچ‌کدامشان نمی‌توانند از مِلک خدا فرار کنند. بازگشت همه آنان به‌سوی اوست و خودش از همه‌شان حساب‌رسی می‌کند.
راستی، چرا در روز فراگیر قیامت، بعضی بهشتی می‌شوند و بعضی جهنمی؟ بله، به خاطر این‌که گروه اول ربوبیت خدا را دیده‌اند و تذکر پیامبر را به جان دل خریده‌اند. اما گروه دوم کورند، کور واقعی!
أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ (17)... فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ (21)...      سوره غاشیه آیات 17 تا 26
امام حسین(ع) می‌فرمایند:
عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقِیباً
این عبارت را گاهی این‌گونه معنی می‌کنند: «کور باد چشمی که تو را نمی‌بیند با آن‌که همیشه تو مراقب و هم‌نشین او هستی.» اما آیا واقعاً این‌یک نفرین است؟ شاید نه! امام خبر می‌دهد که خدایا تو آن‌قدر حاضر و پیدا هستی که همه می‌توانند تو را ببینند. نه با چشم سر، بلکه بامعرفت قلب. پس هر کس تو را نبیند کور است، یک کور واقعی!
مسجدنما


برگی از نهج‌البلاغه
از فرمایشات امیر مؤمنان علی (ع) است که فرمودند: «شمارا به پنج چیز سفارش می‌کنم که اگر برای پیدا کردن آن‌ها، سوار مرکب‌ها شوید و مسافت‌های طولانی را طی کنید ارزشمند است:
هرگز هیچ‌یک از شما امیدوار نباشد مگر به پروردگارش.
و هرگز نترسد مگر از گناهش.
و هرگز از گفتن نمی‌دانم در برابر سؤالی که پاسخش را نمی‌داند شرم نکند.
و هرگز از یادگرفتن چیزی که نمی‌داند خجالت نکشد.
و بر شما باد به صبر و شکیبایی که نسبت صبر بر ایمان مانند سر بر بدن است و ایمانی که از صبر برخوردار نیست خیری ندارد.»     
    نهج‌البلاغه، حکمت ۸۲

حمام رفتن بهلول
روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن طور که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند. با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون این بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند. 
بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی ....
این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند ، ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آنها داد ، حمامی ها متغیر گردیده پرسیدند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟ 
بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده پرداخت نمودم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شماها ادب و رعایت مشتری های خود را بنمایید.


خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان‌که هستی بمانی، نداده!
حر بن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد. عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد! کی می‌داند آخر کارش به کجا می‌رسد؟! دنیا دار ابتلاست. با هر امتحانی چهره‌ای از ما آشکار می‌شود، چهره‌ای که گاهی خودمان را شگفت‌زده می‌کند. چطور می‌شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟ می‌گویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمی‌شود به عبادتت، به تقرّبت، به جایگاهت اطمینان کنی. خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان‌که هستی بمانی، نداده است. شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می‌خواهی دعا کنی، یادت نرود عافیت و عاقبت به خیری‌ات را بطلبی.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی

عزادار حقیقی
عزادار حقیقی در سایه معرفتی که کسب کرده به‌خوبی می‌داند تا وقتی منتظر حقیقی ، طالب ظهور امام زمان (ع) نباشد ، عزادار حقیقی و جزو منتقمان امام حسین (ع) نیست بلکه بالاتر از آن به این نتیجه می‌رسد که اگر برای ظهور منتقم اصلی و برطرف شدن موانع ظهور عمل و تلاش نکند ، به آن حضرت ظلم کرده است . تنها گذاشتن امام زمان (ع) ، همان عمل مردم کوفه در تنها گذاشتن سید الشهداء است.
بی‌قرار نبودن و دل‌تنگ نشدن برای حضرت ، عین قهر و بی‌وفایی نسبت به ایشان است. بی‌وفایی شیعیان و فراموشی حضرت ، همان عاملی است که امام زمان (ع) از آن شکایت‌ها و ناله‌ها دارد و همان عاملی است که تاکنون حضرت را در پس پرده غیبت نگه‌داشته است و جریان انتقام الهی از شهادت امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) را به تأخیر انداخته است . وجود مقدس حضرت صاحب‌الامر (عج) در نامه‌ای که حدود هزار سال پیش برای شیخ مفید (رحمه‌ا... علیه) نوشته است ، دو عامل و دو ضعف عمده شیعیان را موجب تأخیر در ظهور معرفی می‌نماید که عبارت‌اند از : بی‌وفایی به حضرت و همدل نبودن برای برطرف کردن موانع ظهور.
پس‌ازآنکه عزادار به این حقیقت دست‌یافت که انتقام حسین (ع) جز با آمدن منتقم اصلی و حاکمیت او برجهان ممکن نیست ، این معرفت و سوز دلی که از مصیبت عظیم بر وجودش حاکم شده ، او را با تمام وجود به‌سوی وجود مقدس امام زمان (ع) متوجه می‌گرداند . دو عامل عاطفی و معرفتی که در وجود عزادار شدت و قدرت گرفته است ، در او کششی مستمر به‌سوی وجود امام زمان (ع) ایجاد می‌کنند.
این کشش مستمر موجب می‌شود تا عزادار که قبلاً در سایه معرفت، نسبت به جایگاه معصومین (ع) در نظام خلقت و رابطه وجودی خود با آن‌ها ، به حقایقی دست‌یافته است ، معرفت خود را نسبت به امام زمانش و وظیفه‌ای که در قبال او دارد ، بیشتر کند. با تکمیل این معرفت که خود عامل عاطفی و محبت را افزایش می‌دهد ، عزادار به یکی از مهم‌ترین و بالاترین مقاماتی که ممکن است یک انسان به آن برسد، نائل می‌شود و آن مقام « انتظار » است.
عزادار حقیقی،ص 173

من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم، دست از گناهان بشویم ، قلب خود را یکسره تسلیـم  خدا کنم،از دنیا و مافیها چشم بپوشم. تنها، آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم.
من روزگار کودکی خود را در بزرگواری و شرف و زهد و تقوی سپری کرده‌ام . من آدم خوبی بوده‌ام ، باید تصمیم بگیرم که مِن بعد نیز خود را عوض کنم. حوادث روزگار آدمی را پخته می‌کند و حتی گناهان مانند آتشی آدمی را می‌سوزاند.              
 خدا بود و دیگر هیچ نبود،ص 18

صد دلاری
 یک سخنران معروف در مجلسی، یک‌صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.
سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می‌خواهم کاری بکنم.سپس در برابر نگاه‌های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟بازهم دست‌های حاضرین بالا رفت.
این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگدمال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس درآوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.  
و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین‌طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می‌گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می‌شویم، خم می‌شویم، مچالــه می‌شویم، خاک‌آلود می‌شویم و احساس می‌کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این‌گونه نیست و صرف‌نظر از این‌که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی‌دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم باارزشی هستیم.


برگ عیشی به گور خویش فرست
در حدیث آمده است: یکی از سرمایه‌داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام(ص) به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا(ص) تمام خرماها را به بینوایان داد، آنگاه یک عدد خرمای خشکیده و کم‌مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خودِ این مرد، این‌یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه‌ای می‌داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرماست که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم.
برگ عیشی به گور خویش فرست         کس نیارد ز پس تو پیش فرست      
  گلستان سعدی
    احتضار و عالم قبر ، ص124 
اینو میدونستی؟!
(یادگرفتن احکام)
بعضی افراد فکر می کنند هرچقدر از احکام کمتر بدانند مسئولیتشان کمتر است.  درحالی‌که بر اساس فتوای همه مراجع  تقلید، به مکلف واجب است که احکام مورد  نیازش را یاد بگیرد و نباید کوتاهی کند.     
توضیح المسائل مراجع، م 11


فکر آن روز هم باشید !
در روایت داریم که: رفیقت را به‌اندازه‌ای دوست داشته باش و آن‌قدر با او رفاقت کن که اگر بین شما دشمنی افتاد، تمام پته‌تان را روی آب نریزد؛ یعنی همه اسرارتان را به دوستتان نگویید، زیرا ممکن است یک روز با تو دشمن بشود و علیه تو قیام کند و پرده آبرویت را پاره کند و آبرویت را بریزد. بعد در ادامه حدیث آمده: با دشمنت هم زیاد دشمنی نکن ؛ زیرا ممکن است یک روز با او آشتی‌کنی، آن‌وقت دیگر خجالت بکشی که با او رفت‌وآمد نمـایی. 
... من شـخصی را می‌شناسم. دخـتر این شخـص با شـوهرش دعـوا کرده بود، او هم هر جا که می‌رفت، پشت سر دامادش بدگویی می‌کرد. حالا که دخترش با دامادش آشتی کرده و رفت‌وآمد می‌کنند، پدرزن، رویِ نگاه کردن به دامادش را ندارد.
 به خاطر حرف‌هایی که زده‌شده خجالت می‌کشد. چرا وقتی عصبانی و خشمگین می‌شوید هرچه از دهانت خارج می‌شود می‌گویید؟! خُب شاید یک روز باهم آشتی‌کنید. فکر آن روز هم باشید.
در محضر مجتهدی ، ج2 ، ص 220 



                        
فایل Word شماره 31          فایل PDF شماره 31

حجم: 5.9 مگابایت               حجم: 1.4 مگابایت


اگر متون را در فایل ورد چسبیده به هم مشاهده می فرمایید این نرم افزار را نصب بفرمایید.

نرم‌افزار «ویراستیار» افزونه‌ای برای مایکروسافت وُرد است که برای استفادهٔ کاربران فارسی‌زبان طراحی شده است. از قابلیت‌های ویراستیار می‌توان به اصلاح خطاهای املایی، اشتباهات ویرایشی و نشانه‌گذاری، و نیز استانداردسازی متون فارسی اشاره کرد.


فونت های مورد استفاده
B Mitra
B Yekan
IranNsataliq
Adobe Arabic

A Neirizi


  • رضا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی