ماهنامه مشکات

ماهنامه فرهنگی مذهبی مشکات ، ماهنامه ای برای همه ی مساجد

ماهنامه مشکات

ماهنامه فرهنگی مذهبی مشکات ، ماهنامه ای برای همه ی مساجد

ماهنامه مشکات


طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

ماهنامه مشکات شماره 39

پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ

به لطف خدا این ماه نیز توفیق داشتیم ماهنامه ای را آماده کنیم.

شماره 39 با موضوع ماه رمضان و ... آماده شده است.

دانلود در ادامه مطلب ...

امام علی(ع) پس از ضربت خوردن درحالی‌که خون از سرشان جاری بود، فرمودند:

فزت و رب الکعبه

به خدای کعبه رستگار شدم.



«ماه رمضان» و «مار و پله دنیا»

دنیا به‌حکم قرآن جز لهو و لعب نیست، شبیه بازی «مارپله» می‌ماند. یعنی پله‌های زیادی برای رشد دارد و در مقابل مارهای زهرآگینی هم هستند که اگر کسی «خودمراقبتی» یا «تقوا» نداشته باشد، به دام آن‌ها خواهد افتاد و به «اسفل سافلین»1 سقوط می‌کند. ماه رمضان یکی از آن‌ پله‌های اساسی است که استثناً از مارها خیلی فاصله دارد و بلکه بیش‌تر، مارهایش در غل و زنجیر هستند.2  پس طبیعی است که اغلب آدم‌ها- به‌شرط رعایتِ حداقل‌ها- بتوانند پله‌های بسیاری از این نردبان را طی کنند و البته اگر کسی نتواند، خیلی سؤال‌برانگیز است:

مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی رَمَضَانَ فَفِی أَیِّ شَهْرٍ یُغْفَرُ لَه‏؟

کسى که در رمضان آمرزیده نشود، در کدام ماه آمرزیده خواهد شد؟3

ان‌شاءا... ما از این افراد نیستیم و تلاش می‌کنیم نباشیم. چون معتقدیم این نردبان خیلی متفاوت است و از اول تا وسط و از وسط تا آخرش اتفاق‌های حیرت‌انگیزی می‌افتد:

هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار

رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‌‏اش مغفرت و پایانش اجابت و آزادى از آتش جهنم.4          

 مسجدنما

ای خالق دادارم، پاکم کن و خاکم کن

من جز تو که را دارم؟ پاکم کن و خاکم کن

[1] سوره تین، آیه 5

[2] بحارالانوار، ج 93، ص 348

[3] امالی صدوق ص 53- حدیث نبوی

[4] کافی، ج 4، ص 67- حدیث نبوی





سحرهای ماه رمضان حال و هوای دیگر دارد.آنگاه‌که بلند می‌شوی تا عهدت را تجدید کنی... صدای دعای ابوحمزه،آرام از مسجد به گوش می‌رسد هنگامی‌که به این فراز می‌رسد ناخودآگاه گریه می‌کنی. 
... فمالی لا ابکی ، ابکی لخروج نفسی، ابکی لظلمه قبری ابکی لضیق لحدی ...
... پس چرا گریه نکنم؟ گریه کنم برای جان دادنم گریه کنم برای تاریکی قبرم برای تنگی لحدم ...
 و خدا آرام می‌گوید:
                                 "بنده من هنوز فرصت جبران هست"      
 طرح ریزان


شبی برای تنهایی
روی سرم گرفته‌ام آنچه را روی دل نگرفته‌ام، زیر سایه‌اش نشسته‌ام،او را که از نورش گریخته‌ام. امشب هم که آمده‌ام،اگر خمیازه‌هایم بگذارند قرار است قرآن به سر بگیرم. الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب، صدبار تکرارش می‌کنم، با زبانی که تا قبل از این مراقبش نبوده‌ام.چشم‌هایم پر از اشک می‌شود،همان چشم‌هایی که به‌جای من،او مرا کنترل کرد. دلم می‌شکند،دلی که خیلی شلوغ شده است.اما گویا این شب با همه‌شب‌ها فرق دارد.حتی بغل‌دستی هم به من توجهی ندارد. انگار قیامت شده است، همه به حال خودشان‌اند.خدایا به دادم برس،نکند ماه رمضان امسال هم تمام شود و من در خواب بمانم!؟
فرصتی برای آشتی‌کنان


مصداق خیر را معین نکن...
به پـروردگار بگو: ای پروردگار عزیز! به من خیر عنایت کن؛ اما مصـداق خـیـر را مـعـیـن نـکن، تــو عـقلـت چه می‌رسد؟ مـصـداق خـیــر را بــه خــودش واگذار کن. ما عقلمان نمی‌رسد. ما چه می‌دانیم باباجان من!      
 پایگاه مطیع



سنگ و سنگ‌تراش
روزی، سنگ‌تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می‌کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می‌شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد با خود گفت: ....
این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که او هم مانند بازرگان باشد. در یک‌لحظه، به‌فرمان خدا او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد! تا مدت‌ها فکر می‌کرد که از همه قدرتمندتر است. تا این‌که یک روز حاکم شهر ازآنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می‌گذارند حتی بازرگانان.
مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن‌وقت از همه قوی‌تر می‌شدم! در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. درحالی‌که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می‌کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می‌آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند. پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است و آرزو کرد که تبدیل به ابری بزرگ شود و آن‌چنان شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این‌طرف و آن‌طرف هل داد. این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی‌ترین چیز در دنیـا، صخــــره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شــد. همان‌طور که با غـــــرور ایستاده بود، ناگهان صـدایی شنید و احســـــــاس کـرد که دارد  خـُرد می‌شود. نگاهـی به پایین انداخت و سنگ‌تراشی  را دیـد که با چکش و قلم به جــــان او افتاده است!

علی(ع) آیینه پیامبران
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هرکس می‌خواهد نوح را در عزم و اراده‌اش، آدم(ع) را در آگاهی‌اش، ابراهیم(ع) را در بردباری‌اش، موسی(ع) را در زیرکی و تیزهوشی‌اش و عیسی(ع) را در پارسایی و پرهیزگاری‌اش بنگرد، به علی بن ابی‌طالب(ع) نگاه کند».  
حوزه
همیشه با حق


روایتی است از پیامبر اکرم (ص) که فرمودند:
عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَارَ       
 الأمالی (للصدوق)، ص 89
علی با حقّ است و حق با علی. هرکجا علی باشد، حق هم آنجاست. حق به دور علی می‌گردد، نه این‌که علی به دنبال حق باشد. ما اگر بخواهیم حق بودن چیزی را بفهمیم، اگر امام علی(ع) گفت: حقّ است، ما هم می‌گوییم: حقّ است و اگر او آن را قبول نداشته باشد، می‌گوییم: ناحق است. 
نکته‌ی مهمّ این روایت همین است که پیامبر(ص) ، علی(ع) را محور قرار داده‌اند، نه حق را. گاهی می‌گوییم: هرکجا حق حضورداشته باشد، علی آنجاست، امّا گاهی بالاتر از این را می‌گوییم؛ مرکز و محور را علی(ع) قرار می‌دهیم و حق را دنباله‌روی او معرفی می‌کنیم.



ما در قبال تمام کسانی که راه کج می‌روند مسئولیم. حق نداریم با آن‌ها برخورد تند کنیم. از کجا معلوم که ما در انحراف این‌ها نقش نداشته باشیم؟
شهید همت


شب احیاء در جبهه
اولین بار بود که می‌رفتم جبهه. شب قدر که رسید، به‌اتفاق چند تا از بچه‌ها رفتیم مراسم احیاء. جمعیت رو که دیدیم، تعجب کردیم؛ از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بیست نفر اومده بودند!
شب دوم هم همین‌طور بود. برام سؤال شده بود که چرا بچه‌ها برا احیا نیومدند؟ با خودم گفتم نکنه خبر نداشته باشند؟!
... از محل برگزاری احیاء اومدم بیرون. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت. به سمت صحرا حرکت کردم. نزدیک شیارها که رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده‌ای روبه‌قبله نشسته، قرآن رو روی سرش گرفته و زمزمه می‌کنه.
مراسم احیاء از بلندگو پخش می‌شد. بچه‌ها صدا رو می‌شنیدند و توی تنهایی و تاریکی حفره‌ها، باخدا راز و نیاز می‌کردند.
بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه‌وارد بودند.
راوی: شهید رضا صادقی یونسی

امتحان‌های زندگی
اگر ما در هر امتحانی سربلند بیرون بیاییم، شاید دیگر آن امتحان تکرار نشود و سختی‌های آن به پایان برسد.باید غرض خدا از هر امتحانی را درک کنیم و به سمت تحقق آن حرکت کنیم تا دوران آن امتحان به پایان برسد.هریک از دشواری‌های زندگی،رشدی را می‌خواهند که تا به آن نرسیم،رهایمان نمی‌کنند.




مولود رمضان

امام حسن(ع) اولین پسرى بود که خداوند متعال به خانواده حضرت على(ع) و فاطمه(س) عنایت کرد. رسول اکرم (ص) بلافاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش راستش ‍ اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس براى او گوسفندى قربانى کرد، سرش را تراشید و هم‌وزن موى سرش به مستمندان نقره داد.
نام‌گذاری امام حسن(ع) به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نام‌گذاری پروردگار ماند.
تا اینکه جبرئیل فرود آمد و گفت:  "خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی(ع) برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون(ع) یعنی شبّر قرار ده!"
رسول خدا فرمود: "زبان من عَربی است و شبّر، عِبری است."
جبرئیل گفت: "شبّر در زبان عرب به  معنای حسن است." به‌این‌ترتیب، کودک، حسن نام گرفت.
تبیان

خون و وضو
بعضی فکر می‌کنند اگر از بینی یا دهان یا اعضای وضو خون بیاید وضو باطل می‌شود درحالی‌که این‌طوری نیست. 
استفتائات امام خمینی، ج 1، ص 45، س 72

باخدا حرف بزنید
من خواهش می‌کنم جوانان عزیز ما سعی کنند معانی این کلمات را در این دعاها موردتوجه قرار بدهند. الفاظ دعا، الفاظ فصیح و زیبایی است؛ لیکن معانی، معانی بلندی است. در این شب‌ها باخدا باید حرف زد، از خدا باید خواست. اگر معانی این دعـاها را انســان بداند، بهترین کلمات و بهترین
 خواسته‌ها در همین دعاها و شب‌های ماه رمضان و شب‌های احیاء و دعای ابوحمزه و دعاهای شب‌های قدر است. اگر کسی معانی این دعاها را نمی‌داند، با زبان خودتان دعا کنید؛ خودتان باخدا حرف بزنید. بین ما و خدا حجابی وجود ندارد؛ خدای متعال به ما نزدیک است؛ حرف ما را می‌شنود. بخواهیم باخدا حرف بزنیم؛ خواسته‌های خودمان را از خدای متعال بخواهیم. این انس باخدای متعال و ذکـر خدای متعال و استغفار و دعــا خیلی تأثیرات معجزه آسائی بر روی دل انسان دارد؛ دل‌های مرده را زنده می‌کند.  
29/6/1387

خدایا تو
| قدر مطلق منی |
با تو
+ همیشه احوال من مثبت است +



                                    
فایل Word شماره 39            فایل PDF شماره 39

حجم: 5.8 مگابایت               حجم: 1.4 مگابایت


اگر متون را در فایل ورد چسبیده به هم مشاهده می فرمایید این نرم افزار را نصب بفرمایید.

نرم‌افزار «ویراستیار» افزونه‌ای برای مایکروسافت وُرد است که برای استفادهٔ کاربران فارسی‌زبان طراحی شده است. از قابلیت‌های ویراستیار می‌توان به اصلاح خطاهای املایی، اشتباهات ویرایشی و نشانه‌گذاری، و نیز استانداردسازی متون فارسی اشاره کرد.


فونت های مورد استفاده

B Mitra

B Yekan

IranNsataliq

Adobe Arabic

A Neirizi

  • رضا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی